• 1400/11/10
  • - تعداد بازدید: 17
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید عمار بهمنی

همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید عمار بهمنی

در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و 9 شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا می شویم که مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «عمار بهمنی»، از شهدای مدافع حرم استان فارس اختصاص دارد.

شهید عمار بهمنی

تاریخ و محل تولد: 1364/6/25فسا

تاریخ و محل شهادت: 1395/1/24شهرک العیس- حلب سوریه

عمار در سال 1364 در شهرستان فسا و بعد از برادرش یاسر به دنیا آمد. پدرش در همان ایام در جبهه های جنگ به سر می برد. شهید بهمنی که در سنین کودکی با آموزه های قرآنی آشنایی یافته بود، در سنین جوانی به خصلت های باحیایی، با ارادگی، مسوولیت پذیری و اهل مطالعه بودن شناخته شد.

برخی شب ‌ها تا صبح بیدار می ‌ماند و بعد از نماز صبح می‌خوابید تا اینکه سال 94 شهید بهمنی مشتاق حضور در جبهه های دفاع از حرم شد.

پدر شهید بهمنی پاسدار بود و حضور فعالی در جبهه ها داشت و همین مساله باعث شده بود که عمار از کودکی با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا شود و از همان دوران آرزوی شهادت در دلش جوانه بزند.

مادرش فکر نمی ‌کرد عمار روزی بخواهد به قصد جنگ به سوریه برود، آن هم پسری که در آسایش و رفاه بزرگ شده بود؛ اما او با بصیرت و آگاهی می خواست به سوریه برود و در مورد دانش نظامی از قبل مطالعات بسیاری کرده بود.

شهید بهمنی در تاریخ 20 اسفند سال 1394 به صورت داوطلبانه برای مبارزه با تروریست های تکفیری عازم سوریه شد و حدود یک ماه بعد در روز 24 فروردین سال 1395 در مسیر دفاع از حرم اهل بیت (ع) در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید. به گفته یکی از همرزمانش، مهاجمان جبهه النصره در نزدیکی آنها یک خمپاره زدند که موج آن همه جا را گرفت. پس از مدتی از همرزمان سراغ عمار را گرفتم. جانشین گردان جایی را به من نشان داد. به سرعت دویدم و به بالای سر عمار رسیدم. غرق در خون بود. ترکش به قسمت گیجگاهش اصابت کرده بود و صورتش خونین شده بود.

پیکر مطهر این شهید مدافع حرم در روز 26 فروردین وارد میهن اسلامی شد و پس از تشییع باشکوه در شهرک شهید محلاتی تهران به زادگاهش فسا منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد. او در موقع شهادت 31 ساله بود.

خاطره شهید از زبان دوستش:

- عمار بسیار بخشنده بود و به دنیا وابستگی نداشت. هرکجا که احساس می‌ کرد می‌ تواند کمک کند، حضور داشت. اگر در خیابان نیازمندی را می ‌دید، برای کمک به او خالصانه پیشقدم می‌ شد و هر چه به همراه داشت، به او می ‌بخشید. حتی اگر خود به آن مبلغ نیاز داشت. به عمار می‌گفتم به پول خود احتیاج داری، چرا تمام آن را می ‌بخشی؟ مقداری را ببخش و بقیه را برای خودت نگهدار! یک جمله در جواب من گفت: نه! اگر که به آدم‌ها کمک کنیم، دعای خیرشان در حق ما برآورده می‌شود و عاقبت‌ به‌ خیر می‌شویم.

- با هم به مشهد رفتیم. داخل حرم بودیم که می ‌خواستم به سمت ضریح بروم. عمار گفت: کجا می ‌روی؟ بنشین همین‌ جا. امام رضا (ع) همین ‌جاست. نمی‌ خواهد جلو بروی و آ‌ن همه مردم را اذیت کنی که دستت به ضریح برسد. خبر نداری از همین ‌جا هم امام را می ‌توانی زیارت کنی؟ خودش بی‌تکلف و بی ‌ریا جلوی ضریح که رسید، گوشه ‌ای را پیدا کرد و هما‌ن‌ جا روی زمین نشست. رو به ضریح کرد و گفت: السلام علیکم ...

حال خوش معنوی عمار مثا‌ل ‌نزدنی بود و به دل می ‌نشست.

وصیتنامه شهید عمار بهمنی

با عرض سلام و احترام خدمت مولا و مقتدایم حضرت و‌لی‌عصر (عج) و سلام بر سلاله پاک رسو‌ل‌ الله (ص) حضرت امام خامنه ‌ای، رهبر شجاع و مقتدر، که خاری است در چشم دشمنان دین اسلام و عرض سلام خدمت همه شهدا از صدر اسلام تا به امروز...

خدا را شاکرم که توفیق را نصیب این بنده حقیر و کمترین کرد تا پا جای پای شهدای بزرگ همچون «همت»، «صیاد»، «باکری»، «ستوده»، «جاویدی» و دیگر شهدای عزیز بگذارم؛ هما‌ن‌ هایی که سالیان سال الگوی من در زندگی بودند.

اگر چه به اقتضای سن کم در طول هشت سال دفاع مقدس مردم ایران، امکان حضور برایم در جبهه‌ های حق علیه باطل وجود نداشت؛ توفیقی نصیبم گردید تا بتوانم در جبهه مبارزه با صهیونیسم جهانی که کمر همت برای نابودی اسلام و خصوصا شیعیان بسته ‌اند، قدمی برداشته، خدمتی انجام دهم. امیدوارم که بتوانم سهم کوچکی در نابودی این دیوصفتان بدمنش بردارم و در جهت تقویت جبهه مقاومت که همان جبهه اسلام ناب محمدی است، مؤثر واقع شوم.

از خدا می‌ خواهم چنانچه مصلحت می ‌داند، توفیق خدمت را در این راه بار‌ها و بار‌ها نصیبم کند تا به ندای «أین عمار!» رهبرم لبیک گفته باشم و در نهایت، سرنوشت شهادت را برایم رقم بزند تا شرمنده شهدا نباشم.

اما سخنی نیز با مردم فهیم ایران دارم: همه ما معتقد به ظهور امام عصر (عج) هستیم و این امر نهایتا محقق خواهد شد. اگر بخواهید در زمان ظهور شرمنده آن حضرت نشوید، پشتیبان ولایت فقیه و تابع فرامین ایشان باشید و این سید مظلوم را تنها نگذارید که اگر خدای ناخواسته در این زمینه کوتاهی کنید، قطعا در روز ظهور پشیمان هستید و آ‌ن‌ وقت دیگر قابل جبران نخواهد بود. سخنی هم با پدر و مادر و برادر و خواهرم دارم که چنانچه احیانا آنها را ناراحت کرد‌ه ‌ام، مرا ببخشند و حلال کنند و از سر تقصیرات من بگذرند. خواهرم! توقع من از تو صبوری، استقامت و حجاب برتر است. از همه دوستانم هم می ‌خواهم که مرا حلال کنند.

با آرزوی توفیق و سلامتی برای همه خدمتگزاران به مکتب اسلام عزیز

عمار بهمنی

فروردین 1395

  • گروه خبری : اخبار معاونت
  • کد خبری : 54562
کلیدواژه

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

متن استاتیک شماره 75 موجود نیست