همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید محمد مسرور
همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید محمد مسرور
در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و 9 شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا می شویم که مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «محمد مسرور»، از شهدای مدافع حرم استان فارس اختصاص دارد.
شهید مدافع حرم محمد مسرور
تاریخ و محل تولد: 1/1/1366 کازرون
تاریخ و محل شهادت: 16/11/1394 منطقه رتیان سوریه
شهید طلبه محمد مسرور در یک خانواده مذهبی در شهر کازرون متولد شد. از همان ابتدای کودکی با مسجد و فعالیت های مذهبی آشنا شد. او از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات کازرون و بعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله(ع) مسجد «حاج رضا» مشغول به فعالیت های فرهنگی بود و بیشتر اوقات خود را در این فضا سپری می کرد.
در سال 1385 برای خدمت مقدس سربازی به شهر کرمان اعزام شد و پس از پایان دوران آموزشی، به یگان ارتش ارومیه منتقل و در واحد عقیدتی سیاسی مشغول به خدمت شد.
شهید محمد مسرور بعد از اتمام خدمت سربازی اش در کتابخانه مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق(ع) شهرستان کازرون، به عنوان مسوول کتابخانه با جدیت مشغول به خدمت به طلاب شد و بعد از حدود دو سال، خودش نیز به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شد و از سال 1388 تحصیل علوم حوزوی را آغاز کرد. به ابتکار او، واحد شهدا در حوزه علمیه کازرون تاسیس شد که این موضوع تاکنون سابقه ای در مدارس علمیه نداشته است.
از جمله تلاش های شهید مسرور در راستای ترویج فرهنگ شهادت، می توان از برگزاری جلسات انس با شهدا برای دانش آموزان و دانشجویان و همچنین مراسم برنامه غبارروبی قبور مطهر شهدا در شبهای پنجشنبه که با حضور طلاب و مشتاقان به شهدا برگزار می شد، نام برد.
شهید مسرور علاقه شدیدی به سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) داشت و با هر سختی تلاش می کرد سالی یک مرتبه به زیارت کربلا برود. او حتی زیارت اربعین را برای خود نذری واجب قرار داده بود و خداوند متعال توفیق 9 بار زیارت عتبات عالیات را نصیب او کرده بود. عشق او به شهدا نیز تمامی نداشت، به گونهای که هر سال کل ایام تعطیلات عید نوروز را در مناطق جنگی و به عنوان خادم الشهدا حضور داشت. ایام تابستان هم به زیارت امام رضا(ع) می رفت و بعضی مواقع به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بود و حتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار بود. شهید مسرور در 6 شهریور 1394 در کنار قبور مطهر شهدای گمنام کازرون، زندگی مشترک خود را آغاز کرد.
او بسیار مقید به انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات بود. اخلاص و جدیت در کارها، متانت و حیا در برخورد با نامحرم، دقت زیاد در لقمه حلال و حضور همیشگی در نماز جمعه و جماعت از دیگر ویژگی های اخلاقی او بود.
از آنجایی که عاشق مجاهدت در راه خدا و شهادت بود، هنگام نام نویسی برای اعزام سوریه، جزو نخستین افرادی بود که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون اقدام کرد و با اینکه بیشتر از چهار ماه از آغاز زندگی مشترکش نگذشته بود، عازم میدان جنگ در سوریه شد. بعد از حدود 50 روز حضور در مناطق جنگی سوریه سرانجام در روز جمعه 16 بهمن 1394 در منطقه رتیان، بعد از عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد(ع)، سالهای قبل در خواب به او داده بود نائل آمد و نام خود را در زمره مجاهدان راه حق ثبت کرد.
خاطره شهید از زبان برادر شهید:
محمد بسیار آرام بود و همیشه با متانت رفتار می کرد و به پدر و مادرمان بسیار احترام می گذاشت. برای خانوادههای شهدا احترام خاصی قائل بود و اگر کاری داشتند برایشان انجام می داد. محمد اهل ریاکاری نبود و حتی ما هم از بسیاری از فعالیت های فرهنگی او بی خبر بودیم. نماز شبش ترک نمی شد. علاقه خاصی به شهید آوینی داشت و الگویش در زندگی عموی شهیدمان (عبدالاحد مسرور) بود. علاقه بسیاری به شهدا داشت و اکثر مواقع در گلزار شهدا شب را به صبح می رساند.
- محمد حدود 10 سال قبل از شهادتش، خواب امام سجاد (ع) را می بیند که نوید شهادت را به او می دهد. بعدها در دست نوشته های محمد در مورد این خواب نوشته بود که: این خواب مرا خیلی خوشحال کرد. من چهره حضرت را دیدم. در تمام طول عمرم به این خواب دل بسته ام و به امید شهادت در این دنیا مانده ام و هم اکنون که دارم این متن را می نویسم، یقین دارم که شهادت نصیبم می شود؛ چرا که همیشه در قنوت نمازم دعای «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک» می خوانم و از خداوند هیچ مرگی را جز شهادت نمی خواهم.
خاطره شهید از زبان خواهر شهید:
- برادرم محمد به خاطر علاقه فراوانش به شهدا، تمام زندگی اش را وقف شهدا کرده بود. در واحد شهدای حوزه علمیه کازرون کارهای فرهنگی زیادی برای شهدا انجام می داد و وبلاگی به اسم «شهود عشق» راهاندازی کرد که خاطرات شهدا، عکسها، وصیت نامههای شهدا را انتشار می داد که بعد از مدتی آن را تبدیل به سایت کرد. برای جمع آوری اطلاعات شهدا خیلی تلاش میکرد. به خاطر کار زیاد با رایانه، گردن درد شدیدی گرفته بود؛ ولی چیزی به زبان نمیآورد. یکی از دوستانش نقل میکرد که: یک روز به محمد گفتم تو که اینقدر با کامپیوتر کار می کنی آخر بیمار می شوی! محمد در جوابش گفته بود: «جنگ نرم هم باید شهید داشته باشد».
وصیت نامه شهید محمد مسرور
... بدانید برای هر کسی کربلایی وجود دارد. تا ما را با کربلا نیازمودند از این دنیا نمی برند. پس برادران ببینیم کجای تاریخ زندگی میکنیم.
دنیا را می نگرم، هیچ چیز جذابی جز خداوند و نماز و قرآن و اهل بیت(ع) نمیبینم.
برادران! همیشه به یاد شهدا باشید که صراط مستقیم صراط شهداست و بس. هر کس طالب وصول الی الله است باید بداند که تنها راه آن راه شهداست. آری سیدالشهداء(ع) اسوه ایثار و شهادت این را به ما فهماند است که راه اصلی وصول الی الله شهادت است ...