• 1401/01/20
  • - تعداد بازدید: 16
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید حمید قاسم پور

همراه با شهدای مدافع حرم/ شهید حمید قاسم پور

در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و 9 شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا می شویم که مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «حمید قاسم پور»، از شهدای مدافع حرم استان فارس اختصاص دارد.

شهید مدافع حرم حمید قاسم پور

تاریخ و محل تولد: 16/2/1372 شهرستان سمیرم

تاریخ و محل شهادت: 13/1/1395 خانطومان سوریه

شهید قاسم پور متولد شهرستان سمیرم بود. پدرش در سنین نوجوانی عازم جبهه شده بود و افتخار جانبازی داشت و حمید با واژه ایثار و فداکاری از همان دوران کودکی آشنایی داشت. تا سن 8 سالگی همراه با خانواده به آباده مهاجرت می کنند. از همان کودکی عضو فعال بسیج دانش آموزی و هلال احمر بود و در جلسات حلقه های صالحین حضور چشمگیری داشت. در دوره دبیرستان نیز به عنوان سخنران و مدعو به مدارس می رفت و به دلیل فعالیت های فرهنگی در دوران دانشجویی، به عنوان فرهنگی فرهیخته از او یاد می شد. تاسیس نمایندگی موسسه علمی رزمندگان در شهرستان آباده، مربیگری حلقه های صالحین، همکاری در جشنواره فیلم عمار، همکاری در برگزاری اردوهای راهیان نور از جمله فعالیت های فرهنگی قاسم پور او محسوب می شود. در طی این چند ساله اخیر که دشمنان تکفیری قصد تعرض به مقدسات شیعه و حرم اهل بیت (ع) را داشتند، دغدغه حضور در جبهه سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) او را مصمم ساخت که در سال 1394 به عنوان نیروی داوطلب بسیجی به سوریه اعزام شود و با وجود سن و سال کمی که داشت، مورد تحسین فرماندهان قرار گرفت و مسوولیت اطلاعات و عملیات گردان به او محول شد. سرانجام در درگیری شدید که بین مدافعان حرم و دشمنان تکفیری رخ داد، همانند حضرت ابوالفضل العباس(ع) از ناحیه دست، پا و چشم مورد اصابت قرار گرفت و در روز سیزدهم فروردین سال 1395 در سن 23 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید قاسم پور از زبان پدر شهید:

- اخلاق حمید زبانزد خاص و عام بود. فوق‌العاده ولایتمدار بود و هرچه در سیره مردان نیک و اولیای خدا مطالعه می کردم در وجود او می دیدم. کار فرهنگی در مدارس و یادواره برای شهدا را بر عهده می‌گرفت و به واسطه این فعالیت های فرهنگی شاخص شده بود. سال 91 دوره فرماندهی دسته را با موفقیت گذرانده بود و در گردان به عنوان مربی اسلحه‌شناسی و تاکتیک نظامی فعالیت می ‌کرد. گاهی اوقات می‌گفتم پسرم چرا این‌قدر تلاش در گذراندن دوره های آموزش نظامی داری؟ تا اینکه بعدها زمزمه رفتنش به سوریه را متوجه شدم.

- شب رفتن و خداحافظی حمید، فضای خانه ما خیلی سخت و سنگین بود. چون حمید فرزند اولم بود به خودم اجازه ندادم در منزل از او خداحافظی کنم. مادرش سه بار او را از زیر قرآن رد کرد و نتوانست تا ایوان خانه دنبالش برود و طاقت نیاورد و همان جا نشست. وقتی وضعیت را این‌طور دیدم به خودم اجازه ندادم حمید را در آغوش بگیرم و با او خداحافظی کنم. توی دلم می‌گفتم حسرت دیدار ما تا قیامت می‌ماند، ولی باز طاقت نیاوردم. حمید هم طاقت نیاورد. رفت بیرون و منتظر خداحافظی‌ام ماند. گفتم پسرم در پناه خدا و دستی تکان دادم. بالاخره به هر بهانه‌ای از خانه بیرون زدم. دیدم حمید ماشین را روشن کرده و داخل کوچه منتظر من مانده است. کنار من آمد و همدیگر را در آغوش گرفتیم. لحظه سختی بود. وقتی که رفت انگار به دلم افتاده بود، حسرت دیدار دوباره اش برایم خواهد ماند.

- احساس می کنم حمید بیشتر از فرزندان دیگرم در زندگی‌ام حضور دارد. بعد از شهادتش، به عینه حضورش را در زندگی مان دیده ایم. ما اصلاً فکر نمی‌کنیم که حمید در جمع ما نیست. او آن‌قدر زنده است که به واسطه او باب دیگری به روی ما باز شد. شایستگی و سعادتی که نصیب حمید شد به ‌رغم سن کمی که داشت، کار و فعالیتش برای شهدا بود. همه دعا می‌کنند خدا طول عمر بدهد؛ اما من فکر می‌کنم فقط طول عمر مهم نیست، وسعت و برکت در عمر بهتر است. این شایستگی، سعادت و عاقبت بخیری که خداوند به او عطا کرد، به خاطر کارهایی بود که حمید برای شهدا می‌کرد.

وصیت نامه شهید حمید قاسم پور:

خداوند را شاکرم که به این عبد حقیر گناهکار در این برهه زمانی توفیق داد که به عنوان کوچک ترین عدد در لشکر فداییان آل الله قرار بگیرم. حقیر کسی نمی باشم که بتوانم وصیتی به دیگران کنم؛ اما چند توصیه دارم. همیشه یادمان باشد ما در این دنیا آمده ایم که آماده شویم برای آخرت، آماده شویم برای اینکه ثابت کنیم از نسل و تبار امیرالمومنین (ع) هستیم. همیشه بایستی آماده برای دفاع از این آرمان باشیم؛ اما توصیه کوچکی به دوستان همسن خودم دارم که تمام این عزیزان را سفارش به تقوا و علم آموزی می کنم. امروز می بایستی سنگرهای علم را نیز فتح کنیم. پدر و مادر عزیزم اگر امروز این توفیق نصیب من گردیده است، فقط از پاکی لقمه ای است که شما به من داده اید، لذا خواهشمندم که در تشییع من گریه نکنید که خدای ناکرده دل دشمنان اسلام شاد گردد ...

  • گروه خبری : اخبار معاونت
  • کد خبری : 57755
کلیدواژه

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

متن استاتیک شماره 75 موجود نیست